حومه شهرهای امریکا دیگر مانند صحنه هایی که در فیلم های دهه ???? به تصویر کشیده می شدند، نیست.حومه شهرهای امریکا دیگر مانند صحنه هایی که در فیلم های دهه ???? به تصویر کشیده می شدند، نیست. دیگر در این مناطق از خانواده های سفیدپوستی که در خانه های بزرگ زندگی کرده و هر روز صبح با اتومبیل های بیوک خود از کنار چمن هایی که با سلیقه و زیبایی آرایش یافته بودند عبور می کردند، خبری نیست. این روزها حتی زبان انگلیسی هم زبان اول و غالب مردم این نقاط نیست.
در پارک لانگلی در ایالت مریلند روزنامه فروشی ها تنها روزنامه های اسپانیایی زبان را به فروش می رسانند و قفسه های مغازه های این مناطق پر از انواع کنسروهای نخود سیاه (غذای محبوب مکزیکی ها) است. از گوشه و کنار این منطقه صدای موسیقی مکزیکی به گوش می رسد و شعارهای تبلیغاتی به زبان اسپانیایی در کنار مغازه ها آویزان است.
در یکی از خیابان های کناری پارک گروهی از مردهای شهر جمع شده اند و با لهجه های اسپانیایی، نیکاراگوئه یی و ال سالوادوری با هم مشغول گفت وگو هستند. آنها امیدوارند امروز یکی از شهروندان طبقه متوسط امریکا سراغ شان بیاید و آنها را برای هرس کردن باغ و انجام کارهای خانه استخدام کند. به رغم زندگی پرتلاش مردم و کوشش شان برای ساختن زندگی معمولی ابری تیره در حال انداختن سایه شوم خود بر زندگی آنها است زیرا گروه های متنوع و متعدد اشرار که اقدام به خشونت علیه شهروندان می کنند در گوشه و کنار این مناطق پخش شده اند. این اراذل هم اکنون به تهدیدی جدی برای مردم تبدیل شده اند.
ماریا هرناندز مادر یکی از خلافکاران است. پلیس چندی پیش به خانه او هجوم برد تا پسرش را دستگیر کند زیرا او با چوب بیسبال به سر مردی کوبیده و باعث ایجاد ضایعه مغزی در سر او شده بود. ماریا بیان داشت پسرش زمانی که در مدرسه مشغول تحصیل بوده به عضویت گروه های خلافکار درآمده است. پلیس مدعی است که ماروین پسر ماریا عضو گروه ام- اس ?? است.
این گروه یکی از بزرگ ترین گروه های خلافکار امریکا است که تعداد اعضای آن به شدت رو به افزایش است. تنها در مریلند اعضای این گروه متهم به ارتکاب جرائم خشونت بار و قتل چندین تن از شهروندان طی ماه گذشته هستند. آنها قربانیان خود را اغلب با چاقوهای بزرگ سر می برند و سپس اقدام به سرقت اموالشان می کنند.
گروه ام-اس ?? فعالیت خود را ابتدا در دهه ???? در کالیفرنیا آغاز کرد. اعضای اولیه این گروه خلافکاری را تنی چند از مهاجران جوان که با رویای ثروتمند شدن به امریکا پا گذاشته بودند، تشکیل می دادند. پس از اینکه میلیون ها نفر از اهالی ال سالوادور هنگام وقوع درگیری های داخلی از کشورشان فرار کردند و به امریکا پا گذاشتند تعداد زیادی از آنها جذب این گروه خلافکار مستقر در لس آنجلس شدند.
پلیس در دهه ???? موفق شد تعداد زیادی از سران این گروه را دستگیر و از امریکا اخراج کند اما این تلاش های ضربتی پلیس هم نتوانست باعث نابودی کامل این گروه شود. اعضای باقی مانده این گروه پس از فرار به امریکای مرکزی مهاجرت کردند و برای خود حکومت جدیدی تشکیل دادند. وجود درگیری های داخلی باعث شد آنها بتوانند موقعیت خود را تثبیت کرده و جان تازه یی بگیرند.
هم اکنون طبق آمار اف بی آی بیش از ?? هزار گروه خلافکار در ال سالوادور، هندوراس، گواتمالا و مکزیک در حال فعالیت های گسترده هستند.
اعضای این گروه های خلافکار عاشق خشونت هستند و قدرت بیشتر از پول برای آنها اهمیت دارد. راد جی رابین دادستان پرونده اعضای ام- اس ?? بیان داشت که اعضای این گروه بیشتر به دنبال در اختیار داشتن کنترل محدوده خود هستند. آنها با ضرب و شتم باعث ایجاد ترس در بین مردم و مهاجران شده و از این طریق تسلط خود را بر آنها نشان می دهند.
قدرت گروه های خلافکار در امریکا به حدی رسیده که پلیس هم اکنون آنها را هم قدرت با مافیا می داند و از نابود کردن آنها ناتوان شده است. نکته جالب اینجا است که پلیس هنوز نتوانسته ثابت کند که اعضای گروه ام- اس ?? به صورت شبکه های در هم پیچیده فعالیت کرده و توسط افراد پشت پرده سامان دهی می شوند. گروه های خلافکار امریکا اغلب با گروه های اشرار دیگر کشورها رابطه دارند و در بسیاری از موارد با هم دادوستد و مبادله می کنند.
در ژانویه ???? پلیس در کنفرانسی خبری اعلام کرد دستور بسیاری از قتل ها توسط رهبرانی که در کشورهای امریکای لاتین زندگی می کنند، صادر شده است.
پلیس به حدی از دست اعضای گروه های خلافکار عاجز شده است که هر فردی را که خالکوبی شبیه اعضای این گروه ها دارد دستگیر می کند. به نظر می رسد قانون هم دست پلیس را باز گذاشته است زیرا طبق قوانین جدید پلیس حق دارد هر مرد جوانی که به رفتار او مشکوک است را دستگیر کرده و برای بازجویی در بازداشتگاه نگه دارد. البته اعمال این قانون چندان بد هم نبود زیرا باعث شد ده ها هزار تن از اعضا گروه های خلافکار به زندان بیفتند. تنها مشکل کار برای پلیس این بود که دولت نمی توانست از این همه زندانی مراقبت کرده و خرج ناهار و شام آنها را بدهد بنابراین به رغم تلاش های پلیس، خلافکارها پس از مدتی آزاد شدند و کار خود را از سر گرفتند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ