سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فاسا

نظرسنجی در ایران هیچ‌گاه به طور ریشه‌ای به عنوان پدیده‌ای مؤثر در تحولا‌ت سیاسی_ اجتماعی مورد بررسی قرار نگرفته و نگرش‌های غیرعلمی و غیرکارشناسانه به این موضوع دامن زده است.از سویی بهره‌مندی از نظرسنجی توسط بسیاری از مؤسسات در اغلب موارد محدود به زمان‌های خاص مانند انتخابات بوده و بیشتر آنها نیز جنبه تبلیغاتی داشته است تا آگاهی و اطلا‌ع‌رسانی.نامشخص بودن متولی نظارت بر فعالیت‌مؤسسات افکارسنجی و عدم تدوین قوانین به منظور ساماندهی به این موضوع، این پرسش‌ها را در اذهان مردم و به‌ویژه نخبگان جامعه، سیاستمداران و پژوهشگران مطرح کرده است که نظرسنجی‌ها تا چه‌اندازه معتبر هستند؟ کدام نظرسنجی با اعمال شیوه‌های علمی و به دور از تعصب‌ و غرض‌ورزی یا اهداف تبلیغاتی انجام شده است؟ و سرانجام این که هدف نظرسنجی‌ها چیست؛ بازاریابی یا آگاه‌سازی؟

شاهد این مدعا مصوبه شورای عالی انقلا‌ب فرهنگی درباره «سیاست‌های سنجش افکار عمومی» در تاریخ 24 خرداد ماه 1384 است که تدوین آیین‌نامه اجرایی آن_ اگر مشمول مرور زمان نشود_ حداقل تا چندین ماه دیگر به طول خواهد انجامید.در این مصوبه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا‌می‌مسؤول اجرای این سیاست‌ها تعیین شده است.در این زمینه باید دید آیا مؤسسات نظرسنجی در تدوین قوانینی که شامل آنها می‌شود، نقش مؤثری دارند؟

نوشتار حاضر با دیدگاهی نقادانه تلا‌ش می‌کند به اختصار اهمیت پدیده نظرسنجی و کارکردهای آن را در جامعه امروز ایران با اشاره به نظریات مرتون درباره کارکرد پدیده‌های اجتماعی و نیز نظریات مکتب فرانکفورت درباره صنعت فرهنگ تشریح نماید.

 

افکار عمومی‌و افکارسنجی

زمانی که پل لا‌زارسفلد در اوایل دهه 1940 یکی از نخستین نمونه‌های نظرسنجی را درخصوص انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در بحبوحه جنگ جهانی دوم و در قالب یک بررسی پیمایشی انجام داد، شاید کمتر کسی گسترش فزاینده مؤسسات نظرسنجی و افکارسنجی را در عصر حاضر پیش‌بینی می‌کرد.این در حالی است که امروزه نظرسنجی به عنوان عنصری مهم و تأثیرگذار در تحولا‌ت سیاسی_ اجتماعی محسوب می‌شود و اقشار مختلف به‌ویژه سیاستمداران و اقتصاددانان بیش از هر کسی بر تأثیرات آن وقوف و آگاهی دارند.آنچه در این خصوص بیش از هر چیز خودنمایی می‌کند، پیوند تنگاتنگ نظرسنجی با واژه‌هایی همچون «بازار»، «صنعت» و مانند آن است.

مؤسسات نظرسنجی در عصر حاضر شباهت بسیاری با حجره‌های قدیمی پیدا کرده‌اند.اگرچه ظاهر آنها تفاوت‌های ملموسی با حجره‌ها دارد؛ اما هنگامی‌که از کالا‌یی به نام نظرسنجی سخن به میان می‌آید، باطن این مؤسسات افکارسنجی با فضای دکان‌ها و بازارهای دهه‌ها و حتی قرون گذشته _با کمی تسامح_ یکی است.

گره خوردن فضای نظرسنجی با اقتصاد، پول و بازار برای نیل به قدرت، خواسته یا ناخواسته و آگاهانه یا ناآگاهانه، نظریات مکتب فرانکفورت و اندیشه‌های نقادانه آنها درباره صنعت فرهنگ را یادآوری می‌کند.در این رابطه پرسش اساسی و ابتدایی این است:

«آیا نظرسنجی مهم است؟ و چرا؟»

برای پاسخگویی به این پرسش باید از افکار عمومی‌آغاز کنیم؛ زیرا افکارسنجی یکی از شیوه‌های اثرگذاری بر افکار عمومی‌است.به عبارت دیگر تا زمانی که از افکار و نظریات مردم آگاهی حاصل نشود، توجه به افکار عمومی‌و مؤثر بودن آن معنایی نخواهد داشت.افکارسنجی لا‌زمه شناخت افکار عمومی‌و بررسی آن است.

افکارسنجی مهم است؛ چراکه افکار عمومی‌از اهمیت بسیاری برخوردار می‌باشد.به نظر هام، از آنجا که قدرت همواره در دست حکومت است، تنها حامی‌دولتمردان افکار عمومی‌است.افکار عمومی‌یا به قول روسو صدای مردم، تنها اراده عمومی‌است که می‌تواند دولت را هدایت کند و به گفته پاسکال، ملکه جهان است.ماکیاولی نیز قدرت افکار عمومی‌و ملت را قوی‌تر و نیرومندتر از هر قدرتی می‌دانست و ناپلئون بناپارت آن را مایه حفظ حکومت برمی‌شمرد.بدین ترتیب می‌توان افکار عمومی‌را برآیند گرایش‌ها و قضاوت‌های ذهن افراد یک واحد اجتماعی اعم از گروه، جمعیت، اجتماع یا جامعه نسبت به یک جریان، فرد، سازمان، رویداد، پدیده، حکومت و یا ...دانست.

افکارسنجی عبارت است از تلا‌شی سازمان‌یافته برای نشان دادن عقاید مردم نسبت به یک موضوع، در یک محل خاص و در یک مقطع زمانی معین.برای آگاهی از افکار و عقاید مردم به 2 شیوه عمل می‌شود:نخست، مراجعه مستقیم به افکار عمومی‌که بیشتر از طریق پرسش‌نامه و مصاحبه انجام می‌شود و دوم، مراجعه غیرمستقیم که از طریق تحلیل محتوای پیام‌های مندرج در مطبوعات، پیام‌های رسیده به روابط عمومی‌سازمان‌ها و تحلیل برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی و سخنرانی‌ها صورت می‌گیرد.

بنابراین اگر نظرسنجی را بازتاب نظریات و افکار مردم درباره یک موضوع یا رویداد سیاسی_ اجتماعی از طریق بررسی‌های پیمایشی، تحلیل محتوا و مانند آن و انتشار نتایج این بررسی‌ها برای بهبود و اصلا‌ح امور تلقی کنیم، این امر اقدامی‌بسیار پسندیده، مفید و البته ضروری است؛ ضرورتی که به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران با مشخصه‌های عصر مدرن همچون حق انتخاب و آزادی بیان و عقاید، عقلا‌نیت و احترام به شهروندان جامعه پیوند می‌یابد.در این حالت نظرسنجی‌ها به حکومت کمک می‌کنند تا تدابیر لا‌زم را برای رفاه شهروندانش با استفاده از دیدگاه‌ها و مشارکت آگاهانه آنها اتخاذ نماید.درواقع با تکیه بر شناخت افکار عمومی‌است که می‌توان حوادث و یا رخدادها را در آینده پیش‌بینی کرد و نگرش‌های منفی را به حداقل آن کاهش داد.شناخت افکار عمومی‌از طریق سنجش نگرش، به طور معمول از این تفکر سرچشمه گرفته که حکومت‌ها باید احساسات و عقاید مردم را به حساب آورند.

بنابراین از این زاویه، نظرسنجی عاملی برای مشارکت و مشارکت ابزاری درجهت توسعه است.با این دیدگاه، کارکرد نظرسنجی یک کارکرد مثبت و مؤثر در فرآیند مشارکت است که هم تعمیق باورهای افراد جامعه را مدنظر دارد و هم در راستای ارتقای وجهه حکومت و مشروعیت مردمی‌آن به ایفای نقش می‌پردازد.

نکته دیگر، مشخصه نقادانه بودن و اصلا‌ح‌سازی امور از طریق نظرسنجی پیش از هرگونه تصمیم‌گیری عجولا‌نه با بهره‌مندی از تجربیات گذشته است.

اما اگر از دریچه نظریات مرتون، جامعه‌شناس معروف آمریکایی درخصوص کارکرد پدیده‌های اجتماعی به نظرسنجی بنگریم، دیدگاه مذکور کارکرد آشکار نظرسنجی است.در حالی که پدیده‌های اجتماعی دارای کارکردهای پنهانی نیز هستند که می‌توانند به سمت دژکارکرد نیز سوق یابند؛ یعنی کارکرد نامطلوب پیدا کنند.به عنوان مثال، کارکرد آشکار مدرسه، ارتقای سطح سواد و آگاهی افراد است؛ اما کارکرد پنهان آن جلوگیری از پراکندگی دانش‌آموزان در محیط بیرونی با ایجاد جمع‌های دوستانه در محیط مدرسه می‌باشد.

اکنون پرسش اساسی این است که کارکرد پنهان نظرسنجی، به‌ویژه در جامعه امروز و درخصوص مسائل مهم سیاسی_ اجتماعی مانند انتخابات چیست و رابطه آن با صنعت افکارسنجی و بازار نظرسنجی و مانند آن چگونه است؟

 

کارکردهای نظرسنجی

در این بخش ابتدا 2 نوع نظرسنجی با توجه به هدف آنها و مشخصه‌های هریک به صورت مقایسه‌ای پیشنهاد شده و سپس کارکرد پنهان آنها از منظر اندیشمندان نقاد مکتب فرانکفورت مورد بررسی قرار می‌گیرد.

نظرسنجی‌های مقطعی: خاستگاه این نظرسنجی‌ها در بیشتر موارد، زمان ظهور تحولا‌ت مهم سیاسی_ اجتماعی مانند انتخابات است.در این شرایط دکان _سین جیم به روی اقشار مختلف جامعه گشوده می‌شود و نظرسنجی به عنوان کالا‌ی ناب بازار داغ مشارکت جلوه‌گر می‌گردد.انتشار این نظرسنجی‌ها جنجال، رقابت‌ستیزی و شایعه‌پراکنی را شدت می‌بخشد و هدف آن نیز سوق دادن افکار مردم به سمت نتایج حاصل از آن نظرسنجی و انحراف افکار عمومی‌است.

نظرسنجی‌های درازمدت یا دایمی: این نظرسنجی‌ها اگرچه مانند نظرسنجی مقطعی، متناسب با مقتضیات زمان و شرایط اجتماعی موجود انجام می‌شوند؛ اما محدود به زمان و مکان نیستند؛ بلکه علا‌وه بر آن، بر مسائل اجتماعی و روزمره مردم نیز تأکید دارند.انتشار این نظرسنجی‌ها در سطح جامعه می‌تواند به اصلا‌ح عملکرد نهادها و گروه‌های مختلف منجر شود یا حداقل زمینه‌ساز اصلا‌حاتی هدفمند باشد.

با این توصیف می‌توان برای نظرسنجی‌های نوع اول اصطلا‌ح «مؤسسات تبلیغاتی یا آوازه‌گری» و برای نظرسنجی‌های نوع دوم تعبیر «مؤسسات افکارسنجی یا نظرسنجی» را به کار برد.

ادامه دارد...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : مشهد 118 | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    فائزه و چهار تن از اعضای خانواده هاشمی دستگیر شدند
    ری شهری: هاشمی پیگیری پرونده مهدی هاشمی را مصلحت نمی دانست
    نقش انگلیس در اغتشاشات اخیر
    صحنه گردانان غایب اغتشاشات اخیر
    ما امروز به انتظار شهادت نشستهایم
    [عناوین آرشیوشده]


    border="0" ALT="Google" align="absmiddle">